قسمت اول : انقلاب در گراش به روایت دکتر امیر حمزه مهرابی

«دکتر امیرحمزه مهرابی» چهره نام آشنا و فعال فرهنگی کشوری و اهل گراش، یکی از پیشگامان و مردان مبارز قبل از انقلاب در گراش است با خاطراتی زیبا و تلخ و شیرین از این پیروزی بزرگ تاریخ مردمان دلیر ایران. روایتی که اگر چه از هر زبان که بشنوی نامکرر است، اما قلم و بیان شیوا و روان  این استاد گرانمایه ،حلاوت دیگری دارد. پس با هم و بی‏ هیچ مقدمه‏ ای به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی و دهه مبارک فجر، حرف های دلنشین او را مرور کنیم.

۱-جرقه های اولیه انقلاب در گراش :

طبق نقل پیش کسوت ها، اولین تلنگر های انقلابی در سال های( ۴۹ – ۴۸ ) توسط حاج آقا رضوانی به ذهن و دل مردم گراش نواخته شد. ایشان اهل فیروزآباد فارس و ساکن شیراز بوده که با نام مستعار شیخ علی اکبر مکارم به افشاگری علیه رژیم شاه و معرفی امام می پرداخته است . تا آنجا که به خاطر دارم منازل آقایان کربلایی علی افشار، حاج ابراهیم فقیهی (فقیر)، حاج حیدر (دیدار) فرزانه ، حاج رضا سنمار پایگاه اصلی انقلابیون بود.

و از بین میانسالان، آقایان: رضا ایزدی، مطلب وخشوری، غلام رضا شاکری، فتحعلی جعفری، محمد برازنده، محمد نیساری ،اکبر فانی، محمد فقیهی (فقیر)، احمد درویشی و… فعالیت های محوری داشتند.

• آمدن شیخ علی فاضل (اهل همدان) و سخنرانی های تند و آتشین ایشان ، تنور انقلاب را در گراش گرمتر کرد . وی با انتقاد شدید از برنامه های تلویزیونی آن روزها ، موجب شد تعداد زیادی از مردم تلویزیون های خود را شکسته یا کنار بگذارند . از این رو ایشان به « شیخ تلویزیونی » معروف شد و سخنرانی وی در منزل حاج علی مظفری صورت می گرفت.
• تبعید آیت الله خلخالی به لار، موجب آشنایی بیشتر جوانان با نهضت امام خمینی شد و ماجرای کوبیدن کتاب نهج البلاغه بر سر یکی از آقایان معروف لار که از همراهی با انقلابیون استنکاف می کرده از موضوعات نگفتنی اما شنیدنی است.
• با ورود سید محمود علوی به گراش ، دامنه فعالیت های انقلابی مردم بویژه جوانان گسترش یافت. پایگاه علنی اولیه ایشان مسجد امام رضا ( کنار منزل حاج رضا سنمار) بود که اقدامات افشاگرانه علیه رژیم شاه در قالب جلسات قرآن و اصول عقاید ، تشکیل کتابخانه و نوارخانه ( حاوی کتاب ها و نوارهای انقلابی ، مثل ؛ سخنرانی های فخرالدین حجازی ، حجه الاسلام محمد تقی فلسفی ، دکتر شریعتی ) صورت می گرفت . با علنی تر شدن فعالیت ها ، پایگاه انقلابیون به مسجد علی ابن ابیطالب (در کنار خیابان اصلی شهر ) انتقال یافت. البته طبق معمول ، افراد ، گروه ها و طیف هایی در گراش با این نوع فعالیت ها مخالف بودند که ذکر آنها به مصلحت نیست. جالب این است که برخی از اینها پس از انقلاب همه کاره انقلاب و انقلابی تر از انقلابیون شدند !!
• در کنار این تلاش ها، از سوی معلمان آموزش و پرورش نیز در مدارس راهنمایی ( بالاترین مقطع تحصیلی موجود در گراش ) فعالیت های افشاگرانه علیه رژیم سلطنتی صورت می گرفت. در طیف مذهبی افرادی مثل آقایان جمالی ( فسایی )، اقتداری ( لاری) ، نیکوسیر( جهرمی )، رضا ایزدی( گراشی )، خانم سیفی( شیرازی )  و خانم اقتداری( گراشی ) بودند و در طیف غیر مذهبی آقایان کامیاب،  یا علی مدد، عیوضی و ریاضی قرار داشتند که تفکراتی مارکسیستی داشته و از هواداران حزب توده بودند  .

۲- اولین حضورمن در صحنه های درگیری :

قبل از انقلاب، گراش دبیرستان نداشت به این خاطر ما برای تحصیل، مجبور بودیم به لار برویم . در اینجا بود که توفیق پیدا کردیم تا با انقلابیون لار بویژه افرادی مثل: آیت الله نسابه وشهید نصیری ( اولین نماینده مردم لارستان در مجلس و از شهدای حزب جمهوری ) آشنا و از رهنمود های آنان بهره مند شویم .

سال ۱۳۵۷ من محصل سال سوم دبیرستان شهر جدید بودم . اوایل آذر ماه آن سال، گردهمایی سالانه معلمین آموزش و پرورش لار برگزار شده بود. در این مراسم برخی از دبیران به انتقاد از رژیم شاهنشاهی پرداخته بودند که جاسوسان حاضر در جلسه ، به شهربانی خبر داده بودند ، مأمورین پلیس نیز ریخته بودند و با باتوم معلمان را مورد ضرب و شتم قرار داده و آنان را متفرق کرده بودند .

سالن محل تجمع معلمان در نزدیکی خانه ما قرار داشت لذا توفیق اجباری نصیبم شد که برای اولین بار شاهد تعقیب و گریز انقلابیون و مامورین شاه باشم . در این جلسه تعدادی از معلمین گراشی نیز حضور داشتند . این حادثه باعث شد بحث در باره انقلاب به مدارس و کوچه و بازار کشیده شده و فضای منطقه را ملتهب سازد.

راهپیمایی دانش آموزان مدارس و دبیرستانهای لار در ۱۶ آذر ۱۳۵۷در شهر قدیم  ( که من در آن راهپیمایی شرکت داشتم ) به خشونت کشیده شد و سه تن از تظاهر کنندگان به نام های : محمد علی طاهری(معلم) ،مهدی رستگار (دانش آموز) و احمد خلیل زاده ( راننده تاکسی ) شهید و تعداد زیادی نیز و مجروح شدند.

متعاقب آن اولین اطلاعیه در محکومیت این اقدام به قلم بنده به عنوان « دانشجویان و دانش آموزان مسلمان انقلابی گراش» در سطح شهر گراش، لار و جهرم پخش شد .

پسندیدم(۸)نمی پسندم(۲)