«روایت یک دیدار» / گزارش مختصری از اولین دیدار حاج مصطفی گراشی از گراش

پبه گزارش شهروندخبرنگار گراش انقلابی، بسیاری از مردم ایران به ویژه خطه جنوب نام «حاج مصطفی گراشی» را شنیده اند و او و صدای دلنشینش را دوست دارند. اما نام حاج مصطفی گراشی با دو نام عجین شده است : یکی «مرحوم بخشو» آن نوحه خوان افسانه ای بوشهری که استاد و مشوق مصطفی نوجوان بود و اینک جای خالی استاد خود را پر کرده است.
و دیگری «شهر گراش» که نام خانوادگی اش را از این شهر به ارث برده است. شهری با مردمانی نجیب و دست به خیر که حاجی مصطفی به آن افتخار می کند.
هم گراشی ها و هم خود حاج مصطفی از قدیم الایام در تلاش بودند که با هم دیدار داشته باشند ولی دست روزگار، تاکنون مانع این وصل می شد تا اینکه بالاخره موعد انتظار به سر رسید و حاجی گراشی به دعوت هیات نینوای گراش در سه شنبه شب (۳۰ مهر۱۳۹۸) وارد گراش شد تا برای اولین بار شهر اجدادی و همشهریان خود را از نزدیک ببیند و گراش نیز فرزند برومند خویش را در آغوش بکشد .
روز چهارشنبه ( اول آبان ۱۳۹۸ ) روزی تاریخی برای مردم گراش و خاطره انگیز و پر کار برای حاج مصطفی گراشی بود.

روایت مختصری از این دیدار را با هم مرور می کنیم :

-بازدید از اماکن تاریخی و فرهنگی گراش

گراشی، برنامه خود را با زیارت قبور شهدا آغاز کرد، سپس به کلات رفت تا ضمن ادای احترام به شهدای گمنام، از بالا و نمایی گسترده، شهر گراش و اماکن تاریخی و جدید التاسیس را به نظاره بنشیند.
پس از آن با همکاری بچه های انجمن ایکموس از نزدیک با میراث فرهنگی شهر ابا و اجدادیش آشنا شد. برکه کل، خانه های کدیم، حسینه اعظم، مدرسه علمیه، برخی از مساجد، بیمارستان و دانشکده و …اماکنی بودند که به تفصیل یا گذرا مورد بازدید ایشان واقع شد. ایشان بارها و بارها از بلند همتی و شور و سرزندگی مردم این دیار تمجید کرد و گفت: ای کاش این روحیه با سایر استان ها سرایت می کرد.

جلسه صمیمانه همراه با سوز و اشک

بعد از نماز ظهر و عصر، جلسه با مداحان، ذاکرین و مسئولین هیات ها در دفتر امام جمعه، به یکی از خاطره انگیزترین جلسات این جمع تبدیل شد. پس از خوش آمد گویی امام جمعه موقت و تقاضای استمرار سفر ایشان به گراش و برگزاری دوره های نوحه خوانی و مداحی و معرفی حضار، حاج مصطفی به معرفی خود و اجداد خویش پرداخت.
وی گفت جدم در سفری از گراش به بحرین، کشتی اش دچار مشکل می شود و به ناچار در بوشهر بطور موقت اطراق می کند ولی این اسکان موقت، تبدیل به اقامت دائمی می شود و در بوشهر رحل اقامت می افکند ، برای خود شغلی دست و پا کرده و ازدواج می کند.
سپس راجع به باید و نباید های نوکری امام حسین ( ع ) نکات کاربردی و ارزنده ای را بیان کردند و به تقاضای یکی از حضار، خاطرات درس آموزی از دوره نوحه خوانی خویش را تعریف نمودند. پرهیز از نگرش تجاری و درآمد زایی به مداحی و نوحه خوانی، یکی از توصیه های ایشان به جمع حاضر بود .
آقای موجی، شاعر سنتی بوشهری – که اغلب شعر های نوحه حاج مصطفی را ایشان سروده است اشعاری را در مدح حضرت ابولفضل(ع) قرائت کرد که اشک همه را در آورد و حاج مصطفی (به تقاضای یکی از حضار) این شعر را در قالب نوحه بوشهر و با صدایی حزین برای حضار خواند و مداحان و نوحه خوانان، نشسته سینه زدند و اشک ریختند.
گرفتن عکس های یادگاری و تبادل شماره تلفن و …. پایان بخش این جلسه معنوی و صمیمی بود.

– فرصتی که از دست رفت

جلسه با مسئولین و فعالان اقتصادی از جمله برنامه های از پیش طراحی شده ایشان بود تا حاج مصطفی بعنوان رئیس اتاق اصناف استان بندری بوشهر و کوله باری ازمدیریت کلان اقتصادی، با همشهریان خود به تبادل تجربه بپردازد و زمینه همکاری های اقتصادی این دو منطقه را شناسایی و بررسی نمایند ولی در آخرین ساعات، از سوی مسئولین شهرستان به دلایلی عجیب و غریب و بهانه هایی واهی، این نشست مهم و کاربردی را لغو کردند و مردم گراش را از این فرصتِ تاریخی که می توانست به توسعه شهر کمک شایانی کند، محروم ساختند .

– هم آوایی شاگرد و استاد
چهارشنبه شب، موعد اجرای مراسم سینه زنی گراشی(بوشهری) فرا رسید. مسجد امام حسن عسکری(ع) شاهد یکی از نادر ترین برنامه های مذهبی بود . بوشهری خوانان برجسته شهر یکجا جمع شدند و پس از هماهنگی های لازم، در حضور استاد خویش به نوحه خوانی پرداختند. ابتدا آقای مجید جانی پور، هسته و حلقه های اولیه سینه زنی را شکل دادند، سپس آقای جعفر سعیدی ضرباهنگ سینه زنی را سرعت بخشیدند و آنگاه آقای تاجبخش ریتم نوحه خوانی را نزدیک به سبک نوحه خوانی حاج مصطفی تنظیم کردند، در ادامه صدای غرا و دلنشین حاج مصطفی و نواحه خوانی ایشان، سینه زنان پرشور گراشی و جمعیت حاضر در مسجد امام حسن عسکری ( ع) را به وجد آورد.
حال و هوای شور انگیزی که کمتر کسی تمایل داشت به اتمام برسد. تا اینکه حاج مصطفی از سینه زنان خواست که همانطور به شکل حلقوی، در جای خود برروی زمین بنشیند، سپس با اقدامی ابتکاری( که در نوع خودش جالب بود)، به روضه خوانی پرداختند و با شروه خوانی دشتی، مجلس را به پایان بردند .

گپ و گفتگوی صمیمانه با حاجی و گرفتن عکس سلفی و گروهی با ایشان، برنامه ای بود اگر به عهده مردم گذاشته می شد، زمان پایانی برایش متصور نبود. تواضع و فروتنی حاج مصطفی هم در طولانی شدن این وضعیت بی تاثیر نبود.
صبح روز پنجشنبه برای اجرای برنامه در مسجد دهدشتی، با کلی خاطرات ناب به اتفاق همراهان، گراش را به مقصد بوشهر ترک کردند.

خدا یار و نگهدارشان باد

پسندیدم(۸)نمی پسندم(۱)